تروریسم رسانهای از استودیو تا خیابان/ محور عربی، عبری، غربی در جنگ شناختی چگونه عمل میکند؟
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۶۷۶۶
این روزها آنقدر از سواد رسانهای و تروریسم رسانهای گفتیم و شنیدیم که شاید به نوعی به درجه اشباعشدگی رسیده باشیم، اما هرروز که میگذرد اتفاقات جدیدی میافتد که نشان میدهد دیتا و اطلاعات هیچگاه در یک جنگ شناختی از سکه نمیافتد و تکراری نمیشود. حقیقت این است که ما با یک جنگ رسانهای پیچیده و ترکیبی مواجه هستیم که فقط محدود به نبرد روایت نیست، بلکه ما در دل غائلهای قرار داریم که تروریسم رسانهای با خشونت هرچه تمامتر به صورت ۲۴ساعته و با تکنولوژی کاملا جدید در این جنگ شناختی به سراغ نظام ادراکی و سیستمعامل هر فرد آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رسانهای مانند بیبیسی برای بالا نگهداشتن خط آشوب در فضای آنلاین، مدعی میشود انقلاب به روز چهلوسوم خود رسیده یا مثلا رسانههایی مانند اینترنشنال و ایندیپندنت از احتمال سقوط نظام صحبت میکنند و فکت خود را هم از جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا در تجمع ایرانیان آنجا میآورند. تشنج و هیجانزدگی که بیشتر از هر جا ابتدا در تلویزیون و فضای مجازی اتفاق میافتد و مکانیسم و سازوکار خاص خود را دارد، بحث اصلی ماست که چطور از دل آن ما به یک تروریسم حسابشده رسانهای میرسیم.
گذشته از اینکه هر انقلاب به ما هو انقلاب، در فضای آکادمیک و علوم انسانی، خوانش اصیل خود را دارد که حداقلیترین مولفههای آن مثلا در جامعه ما پیوستن عناصر اصلی یک جامعه به آن است که سال ۵۷ هم حضور تمامقد، مسجد، بازار و مردم رکن اساسی آن بود، اما حتی هیچکدام از این سه عامل اصلی هم در اعتراضات استودیویی اخیر وارد این بازی نشدهاند، ولی در عمل و در بازنمای رسانهای آن، یعنی در قالب تصویر و کلمات، خبر به گونهای بزرگنمایی میشود که رسانه بیبیسی بدون هیچ پشتوانه و قرینه صحیحی از واژه «انقلاب» استفاده میکند.
وانمایی رسانهای، عصای دست تروریسم
این وانمایی رسانهای که عصای دست تروریسمهای حوزه رسانه در این دوماه بوده است را ژان بودریار فرانسوی بهخوبی توضیح میدهد. بودریار، اندیشمند صاحبنام پساساختارگرای معاصر در کتاب «وانموده و وانمایی» از جنگ خلیجفارس با عنوان «جنگی که هرگز رخ نداد» یاد میکند. بودریار معتقد بود پس از انقلاب اطلاعاتی، اهمیت اقتصاد سیاسی بهشدت کم شد و فاکتورهای جدیدی مانند رسانهها و برسازی واقعیت جای آن را گرفت و در دنیای جدید، رسانهها درصدد القای تصاویری هستند که منافع گروهی آنها را تامین و دقیقا همان را به افکار عمومی ارائه میکند؛ درواقع تصویری که بودریار آن را فراواقعیت میخواند و رسانهها درصدد تحمیل آن به اذهان هستند.
بودریار معتقد است در جنگ خلیجفارس، عراق که کویت را اشغال کرده بود با حمله جنگندههای غربی به چند چاه نفت و بازتاب گسترده آن توسط رسانهها احساس کرد در جنگی گسترده با ابرقدرتهای جهانی گرفتار شده و همین حس، سرآغاز حس شکست شد. به طوری که عملیات توفان صحرا فقط ۴۱روز به طول انجامید و ارتش عراق از واکنش و مقاومت جدی در برابر حملات عاجز ماند. این به چه معناست؟ یعنی در واقعیت اتفاقی رخ نمیدهد، اما در رسانه و استیج اینترنشنال، بیبیسی، العربیه و شبکههای اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام، آشوب به نهایت رسیده و سقوط نزدیک است!
اغتشاش در ذهن
حتی نوع انتخاب واژهها نیز آنها را از معنا تهی کرده است و به نظر میرسد همین اتفاق در بزرگنمایی کردن آنچه در خیابان و شهر میگذرد جای اصلی است؛ یعنی اغتشاش در ذهن که باعث میشود قدرت شناختی و دستگاه محاسباتی هر فرد نتواند بین مجاز و واقعیت تفکیک قائل شود. به طوری که اگر شما تنها یک روز فضای مجازی از جمله توییتر و اینستاگرام را چک نکنید، دچار تردید خواهید شد که آیا شما در ایران زندگی میکنید؟ پس چرا در خیابان تصاویری که در فضای مجازی و رسانههای خارجی میبینید، اینجا نمیبینید؟
یا این سؤال مطرح میشود که چرا وقتی صحبت از اعتراضات گسترده میشود، شما فقط با افراد خیلی جوان مواجه هستید که نشان میدهد این اعتراض بیشتر برآمده از هیجان رسانهای برساخته در کانالهای تلگرامی ضدایرانی است و به قول روزنامهنگاری، شما اگر اینترنشنال و بی بیسی را ببینید دیگر نیازی به نهاد امنیتی هم نیست و کاملا مشخص است این رسانهها به چه چیزی رهنمود میدهند. این جریان که دیگر نمیتوان آن را صرفا یک رسانه به ماهو رسانه دانست، نوعی تروریسم نوین است که سربازخبرنگاران آن تفاوتی با سرباز سعودی در یمن ندارند، اما فقط کارزار و زمین جنگ آنها متفاوت است.
تجهیز تروریسم تکفیری در رسانه
یعنی در جنگ جهانی رسانه که این روزها با شدت هرچه تمامتر علیه ایران در جریان است، فرقی بین مجری میکاپ کرده اینترنشنال با سرباز سعودی نیست، اما نکته اصلی اینجاست، این رویکرد فقط به فرم محدود نمیماند و خشونت کلامی، دروغهای ریز و درشت و تبدیل شدن آنها به مرجعی برای پوشش اخبار فیک با صورتبندی حقیقت، به التهاب ذهنی و آشوب و هیجانزدگی ناشی از کار رسانه منجر میشود؛ بنابراین وقتی فضای آشوب پیوسته و دامنهدار شود و امنیت روزمره به قتلگاه برود، نوبت به اجرای برنامه تروریسم تکفیری است که بازی وحشت آن آغازی شود و در واقع ازپس تروریسم رسانهای، تروریسم تکفیری ظهور میکند.
لزوم شکایت وزارت خارجه
بنابراین به نظر میرسد با توجه به عیان و آشکار بودن این جنگ وزارت خارجه باید به نهادهای بینالمللی علیه این تروریسم سازمانیافته شکایت کند؛ چراکه این اقدامات رسانهای دو رویکرد و وجه اصلی دارد. در این چارچوب فقط یکی روی قضیه خبرها و گزارشهایی است که منتشر میشود، اما پشت پرده شبکهسازی منسجمی درحال شکلگیری است.
هر شب با صدای شاهزاده ترکی الفیصل!
پس از تجربه بیحاصل و شکستخورده آمریکا و غرب در جنگهای میدانی در عراق، لیبی، افغانستان، سومالی و سوریه فاز جدیدی از ناتوی رسانهای در جهان آغاز شده که بیشترین هزینه مربوط به این پدیده خطرناک توسط سرمایهداران یهودی و عربستان سعودی تامین میشود. تنها در ایالات متحده بیش از ۵۰۰۰ رسانه دیداری، شنیداری و مکتوب حضور دارند و فقط آژانس یهودیان در فرانسه که تامینکننده مالی حوزههای فرهنگی لابی صهیونیستی تلقی میشود، سالانه ۲۰میلیارد دلار به عنوان تنخواه از سرمایهداران یهودی دریافت میکند.
از سوی دیگر، گردش مالی عربستان در حوزه رسانه سالانه به ۱۰میلیارد دلار بالغ میشود که بیشترین رقم مالی در حوزه رسانه در جهان بهشمار میرود. یکی از رسانههای تروریستی حوزه رسانه ناتو که طی شش سال گذشته وارد عرصههای رسانهای شده، اینترنشنال است که با هزینه ۲۵۰میلیون دلار کار خود را آغاز کرد و این رسانه تخریبی-تروریستی سالانه ۵۰میلیون دلار هم به عنوان هزینههای جاری از وزارت اطلاعرسانی عربستان دریافت میکند، به همین دلیل بیش از ۲۳۰نفر به عنوان کادر ثابت و کارشناس تخصصی با داشتن ۴۰دفتر در سراسر جهان در این رسانه سعودی- صهیونیستی فعال هستند که تنها هدف این رسانه، سیاهنمایی علیه ایران است.
در راس این رسانه، شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق سازمان امنیت و سفیر پیشین عربستان در واشنگتن و از چهرههای ضدایرانی نزدیک به صهیونیستها و منافقین و همچنین عبدالرحمن الراشد از چهرههای شناخته شده رسانههای سعودی قرار دارند که بهصورت مستقیم این شبکه ضدایرانی را اداره میکنند.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تروریسم رسانه ای جنگ شناختی تروریسم رسانه ای حوزه رسانه رسانه ها بی بی سی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۶۷۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد از سریال «حشاشین» به رسانههای عرب زبان رسید
به گزارش «تابناک» به نقل از هنر آنلاین، این سریال روایتی حول محور یکی از مرموزترین افراد تاریخ بشر تحت عنوان حسن صباح که شاید بتوان او را پایهگذار نخستین سازمان اطلاعاتی تاریخ به شمار آورد را روایت میکند که پایگاه اصلی و نمادین آنها در قلعه الموت قرار داشت و اقداماتی انجام داد که برای قرنها منطقه خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است. با این حال، اما رسانههای عرب زبان بر این سریال تاریخی نقد وارد کردهاند.
در سریال «الحشاشین» که ماه رمضان منتشر شد، گویش محاورهای که شخصیتهای سریال به آن صحبت میکردند، انتقادهای بسیاری را برانگیخت؛ چراکه سریال تاریخی بوده و زبان شخصیتها باید عربی فصیح و کلاسیک میبود. در این راستا، تعدادی از بازیگران جامعه هنری مصر نیز این اثر را مورد انتقاد قرار دادند.
سمیحه ایوب، هنرمند و بازیگر، در همین زمینه گفت: عربی کلاسیک بهترین زبان در آثار تاریخی است تا نسلهای کنونی آن زبان را درک کنند.
او همچنین به جای خالی عربی فصیح اشاره کرده و گفته است در آثار هنری نزدیک به ۱۵ سال است که از این زبان استفاده نمیشود و مردم دیگر به آن عادت ندارند.
مجدی احمدعلی، کارگردان مصری نیز عنوان کرد: انتقاد برخی از افراد به استفاده نکردن از عربی فصیح با توجه به تاریخی بودن این سریال طبیعی است و به نظر من ممکن است تکیه بر زبان عربی، عمدی از سوی سازندگان اثر باشد تا بیشترین مخاطب را همراه کنند.
محمد فاضل، کارگردان دیگری با اشاره به سریال الحشاشین، اظهار کرد: این اولین اثر تاریخی نیست که به گویش محاورهای تکیه میکند، چراکه پیش از آن سریالهای زیادی ساخته شده است، اما مهمترین نکته این است که کار به خوبی ارائه و اطمینان حاصل شود که پیام آن بر مخاطبان تأثیر میگذارد.
طارق الشناوی، منتقد سینما نیز گفت: ما از دهه ۱۹۶۰ قوانینی را به ارث بردهایم که آثار تاریخی و مذهبی به زبان عربی فصیح یا کلاسیک ارائه میشود که این منطقی نیست. البته این در حالی است که «ریدلی اسکات ناپلئون را به انگلیسی ارائه کرد، هرچند او یک شخصیت فرانسوی است».
پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب
رسانههای عرب زبان مسئله دیگری که در مورد نمایش ماه رمضان مطرح شد را میزان دقت و اعتبار تاریخی و نقض برخی آثار با حقایق رخ داده خواند.
وجیهه عبدالرحمن، بازیگر، در رابطه با این موضوع گفته است که درام تاریخی متأسفانه ذهن بینندگان را با ابطالهایی که آزارش میدهد، آشفته کرده است و اگر فیلمنامهنویس حق داشته باشد با رمان اجتماعی، پلیسی یا عاشقانه بازی کند، حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، به خصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است، همانطور که این امر در سریال الحشاشین (قاتلان) واکنشهای بسیاری را برانگیخت.
پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعاً به نفع درام نیست.
بدون تاریخ، بدون تفسیر
او معتقد است عوامل این فیلم تمایلی به پایبندی به حقایق و آنچه کتابهای تاریخی روایت میکنند، ندارند؛ چراکه برخورد نمایشی با آثار ادبی و تاریخی، فیلمنامه نویس و کارگردان را مجبور میکند تا جزئیات زیادی را به آن اضافه کند و این امر ممکن است برتر از اثر ادبی باشد.
همچنین رسانه دیگری عنوان کرده است: سریال «الحشاشین» در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است، همچنین در این سریال تلاش چندانی برای تفسیر تاریخ نشده است.